ملا احمد نراقی(ره) - کاشان
نگاهی گذرا به زندگانی پر خیر و برکت فقیه نامدار ملا احمد نراقی(ره)
چهارشنبه 14بهمن ماه 1394برابر با 23ربیع الثانی 1437هجری قمری مصادف است با سالروز درگذشت فقیه نامدار ملا احمد نراقی(ره
به همین مناسبت نگاهی گذرا به زندگانی پر خیر و برکت این عالم وارسته دین خواهیم داشت:
در جبهه فرهنگی
دوران زعامت و مرجعیت ملا احمد نراقی و حضور او در شهر کاشان را می توان یکی از بحرانی ترین مقاطع تاریخی ایران و جهان نامید. در این برهه از تاریخ میان قدرتهای بزرگ جهانی تکاپوی عمیقی در جهت دست یابی به منابع کشور های آسیایی و آفریقایی آغاز شده بود که به «سیاست مستعمراتی» معروف شده بود. در این میان، کشور ایران به خاطر موقعیت استراتژی و ارتباط دیرینه ای که با کشور هند داشت از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و در آغاز عصر این سیاست، ایران جزء اولین کشورهای مورد نظر و رقابت استعمارگران بود. این سیاست استعماری در آن مقطع در ابعاد و عرصه های گوناگون اعمال و تعقیب می شد که تهاجم در عرصه فرهنگی و شکستن سنگرهای اعتقادی مردم ایران، یکی از برنامه های این دسیسه استعماری به شمار می آمد.
دشمنان اسلام به ویژه سردمداران دولت انگلیس که همواره به دنبال غارت منافع ملی و مذهبی ملتهای مسلمان بودند، پیش از این در عصر صفوی به خوبی تجربه کرده بودند که حضور اسلام و روحانیت شیعه، بزرگ ترین مانع تحقق اهداف شوم آن ها در این سرزمین است و هیچ چیزی به اندازه اسلام و روحانیت برای آنان شکننده نیست. لذا برای درهم شکستن این دو نیروی معنوی به طور همه جانبه سرمایه گذاری می کردند.
یکی از این اقدامات شوم، فعالیت های جسورانه فردی به نام «هنری مارتین» از گروه «پادریان» در ایران بود. او به عنوان یک کشیش و مبلغ مسیحی در طول یازده ماه اقامت خود در ایران علاوه بر ترجمه انجیل و عهد جدید، کتابی به نام «میزان الحق» در حقانیت دین مسیح و در آیین مقدس اسلام و رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و نفی وحی و قرآن نگاشت و با پشتکار و جسارت عجیبی با عالمان اسلام به مشاجره و مناظره پرداخت. هنری مارتین با ترفندهایی که آموخته بود در شبهه افکنی و ایجاد تردید میان جوانان بسیار ماهر بود چنان که توانست در این زمینه به موفقیت هایی هم دست یابد. مأموریت او در سال 1227 هـ. ش در ایران به پایان رسید و عازم کشور ترکیه شد و در همان سال درگذشت؛ اما سالیان دراز شبهات او در میان محافل علمی و عمومی مردم باقی و مطرح بود.[10]
در آن ایام پاسخ های بسیاری در نفی نظرها و شبهه های مارتین پادری نوشته شد؛ اما چون اغلب نویسندگان آن از مایه علمی لازم و کافی بهره مند نبودند، نه تنها نتوانستند از عمق تأثیرات آن بکاهند؛ بلکه خود باعث تحکیم این جبهه شوم فرهنگی شدند. در این میان فقط سه نگارش از استحکام و برهان قاطعی برخوردار بود که بارزترین آن کتاب «سیف الامه و برهان المله» نوشته ملا احمد نراقی بود که توضیح آن در بخش آثار خواهد آمد. این فقیه پرتلاش در پویایی، رسایی و گویا کردن محتوای این کتاب سنگ تمام گذاشت و در تکمیل آن با ده نفر از شخصیت های یهود به مذاکره علمی نشست.[11]
در این کتاب غیرت دینی، احساس مسئوولیت اجتماعی، شجاعت و شهامت علمی ملا احمد نراقی به وضوح مشاهده می شود. این کتاب در سال (1233 هـ . ق) پنج سال بعد از فوت مارتین نگارش یافت و در مهار افکار و اندیشه های انحرافی و رفع شبهات ساختگی او تأثیر بسزایی گذاشت و این تنها رد بر شخص مارتین نبود؛ بلکه در واقع ملا احمد نراقی با این تلاش و تحقیق در برابر یک تهاجم همه جانبه فرهنگی قد علم کرد که در پشت پرده از جانب دولت وقت انگلیس تغذیه و هدایت می شد....



